شعر طنز گرانی

ای گوجه قربانت شوم ارزان شو*بیا و بر سفره هایمان مهمان شو
تا وقتی بودی هیچ کس تو نخواست*حال غلط بکردیم از ماست که برماست
غذای همه ی دانشجویان تو هستی*حال از نزدمان رخت سفر بستی؟(به به به به)
بیا و از خر شیطان پیاده شو*تو نیز همچو گذشته ساده شو
ای پسته که اوج فلک بگرفتی*رفتی آسمان و آرام پیش ملک بگرفتی
تا کی اینطور گران میمانی؟*همه چیز ارزان شود خود نیز میدانی
پس بیا و از حال ما کن گذر*قربان ناز و عشوه ات ای گهر.......(به به)
پراید تو نیز سر ما منت گذاری*مگر خبر از وضعیت بازار نداری؟
تو که از دوچرخه آلمانی نرم تری*خواهی نزد مردم بگیری جای گرم تری؟
گر همینطور بمانی هیچکس تو نخرد*سودش را ماشین خارجی ببرد