داتکام

کمی لبخند لطفا!!!!!

داتکام

کمی لبخند لطفا!!!!!

فک و فامیل خنده دار من

تو عروسی یکی از فامیلا دلار میریختن رو سر عروس و داماد! حمله به دلارا سی مجروح به جا گذاشت! فرداش همه رفتیم صرافی یارو گفت دلارا تقلبیه!

«»«»«»

پسره فامیلمون رفته خارج 2 هفته با فیلتر شکن میرفته تو فیسبوک بعد از 2 هفته فهمیده نیازی به فیلتر شکن نیست!

«»«»«»

داداشم زندگیشو داده یه آیپد خریده اونوقت بابام به آیپدش میگه:پاره آجر!

«»«»«»

دعوت مودبانه ی بابام از من برای صرف شام: تَن لَشتو از پشت کامپیوتر جمع کن بیا پای سُفره پهن شو!

«»«»«»


من هنوز سر اون عیدی هایی که ازم میگرفتن و میرفتن واسم حساب بانکی باز میکردن، اما هیچ وقت ندیدمشون با خونوادم درگیرم!

«»«»«»

چند سال پیش چادر مادرمو سرم کردم و واسه خنده یهو مادر تا منو دید جفت دستاشو رو به آسمون برد و از ته دل خدا رو شکر کرد و گفت خدا رو صد هزار مرتبه شکر که دختر نشدی وگرنه هیچ امام و امام زاده ای هم نمیتونست تو رو شوهر بده با این دماغت!

«»«»«»

دیشب مامانم خیلی غمگین بود رفتم براش کلی اس ام اس خوندم کلی خندید بعد هی میگفت اینو بهم بده 5000 تومن شارژ فدای یه خنده مامانم

«»«»«»

خواهرزادم کلاس اوله تکلیفشون اینه از 1 تا 90 بنویسن، حالا این خواهرزاده ما یه عدد مینویسه درازمیکشه یه غلت میزنه یه عدد دیگه یه کارتون می بینه یکی دیگه گرسنه میشه. میگم دایی اینجوری تا صبم تموم نمیشه میگه خسته ام میفهمی خسته!

«»«»«»

به خالم که آمریکا زندگی میکنه با کلی ذوق و شوق گفتم: خاله من خیلی دوس دارم بیام اونجا زندگی کنم. برگشته میگه: خب اینجا کسی رو داری بری پیشش؟

«»«»«»

تلویزیون داره یه برنامه درباره علائم اعتیاد نشون میده. هر علامتی که میگه مامانم زیر چشمی با شک منو نگا میکنه.

«»«»«»

با دختر خالم رفته بودیم بیرون، دوست پسرش ما رو دید اومد جلو گفت: این پسره کیه؟ دختر خالم هم اومد تریپ شاخ و دفاع از من بیاد گفت: هر خری که هست به تو چه؟

«»«»«»

پسر خالم کلاس دوم تو امتحانشون یه سوال داشتن که گفته بود: آیا میدانید رود هیرمند به کدام دریا میریزد؟ اینم نوشته بود: بله میدانم!
معلم خوشش اومده بود نمره کامل داده بود.

«»«»«»

به خواهرزادم که دوم دبستانه میگم: خوشحالیا، همش تعطیلی؟ میگه: برو دایی واقعا تعطیلیا! اقتصاد کشور فلج شد رفت پی کارش، بعد بمن میگی خوشحالم؟ برو پلی استیشنتو بازی کن دایی!

«»«»«»

پسرم شش سالشه اومده با دوربین از من عکس گرفته میگه: میخوام بزرگ شدم به پسرم نشونش بدم بگم این بابام بود! بهش میگم: پسرت خودش منو میبینه دیگه. میگه: معلوم نیست! مگه من باباتو دیدم؟ پسره من دارم؟!

«»«»«»

دیشب نشستیم پای تی وی سریال عاشقانه میبینیم. زن داداشم (که نوعروسم هست) برگشته با عشوه به داداشم میگه: مهرداد، اگه چی بشه تو منو میبری طلاق میدی؟ داداشم خیلی جدی برگشته میگه: اگه سکه برگرده به همون 400تومن!

«»«»«»

نصفه شبی دارم درس میخونم مادر اومده تو اتاق میوه داد بهم. خواست بره بیرون گفت زبونتو ببینم! منم زبونمونو در آوردم یهو گفت سلام رکس. بعدم خوشحال و خندان رفت بیرون. نمیدونم خنده و شادی به چه قیمت آخه؟

«»«»«»

نشسته بودم سر کلاس مامانم بهم اس ام اس داد: 700 هزار تومن ترمی بابای بدبختت داره واسه دانشگاهت پول میده اونوقت تو سر کلاس گوشیتو چک میکنی ببینی کی اس ام اس داده الاغ؟

«»«»«»

نصف شبی خواب بودم دختر خالم 5 سالشه اومده بیدارم کرده میگه خواب دیدم شرک داره منو میخوره. بعد با گریه میگه: برو سی دیشو بیار بشکونیم!

«»«»«»

خواب بودم، پسرداییم رفته سروقت گوشیم اسم خودشو به ایرانسل تغییر داده، روز و شب بهم اس ام اس میده مشترک گرامی روز جهانی معلولین ذهنی بر شما مبارک!

«»«»«»

با بابام حرفم شده، میگه: واس خاطر چهل تومن یارانه باید این الدنگ رو تحمل کنیم!

«»«»«»

سر صبح از خواب بیدار شدم میگم: سلام بابای مهربونم. میگه: سلام گرگ بی طمع نیست باز پول میخوای؟ پولاتو چه کار میکنی؟ نکنه معتاد شدی؟ بدبخت ترک کن؟ بعد 5 دقیقه تیکه انداختن میگه شوخی کردم میخواستم خواب از سرت بپره

نظرات 12 + ارسال نظر
amir جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 09:48 http://www.soft.ultrasoft.ir

کسب درآمد از وبلاگ و سایت و افزایش بازدید
http://www.soft.ultrasoft.ir

شقایق جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 13:54 http://avaonava.blogfa.com

نمیدونم درس بخونم یا به اتفاقایی که برا شما افتاده(مثلا)بخندم

فقط بخند..البته درس یادت نره..خیلی چیزه خوبیه

شقایق جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 14:06 http://avaonava.blogfa.com

بلی...بلی...
درست میفرمایید دارم میخونم

آفرین.....آفرین
بخون..ولی زیاد نخون..یه موقع خل وچل میشی(اگه زیاد بخونیا)

حوا جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 14:43

خودمونیما..عجب دخترخاله خلی داری هاااااااااا...حالا شیکوندیشون؟؟

آره شکستم

حوا جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 14:51

چی جوری دلت اومد آخه؟؟سنگدل..شرکم..نازی نازی..گریه نکن شرک عزیزم..


شقایق جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 23:27 http://avaonava.blogfa.com

میدونم زیاد بخونم به درد شما دچار میشم...شما درس عبرتی شدی برام پس خیلیـــــــــــــ محو کتاب نمیشم که مثه شما نشم

خیلی ممنون.....حالا دیگه من.................

شقایق شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 22:27 http://avaonava.blogfa.com

خواهش میکنم
زدی ضربتی،ضربتی نوش کن!

اینا تاثیرات درس خوندن زیاده...زیاد نخون دختر خوب

شقایق یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 00:28 http://avaonava.blogfa.com

زیاد نمیخونم میبینی که!
چیزی نگفتم خو

الهام یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 15:35

سلام میشه خواهش کنم ادامه مطلب نذاری نمیتونم بخونم بقیشو

چرا؟

شقایق یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 16:10 http://avaonava.blogfa.com

تنبلیـــ !معلوم نیست!؟شاگرد اول کلاس و این همه تنبلی واه واه!

واااااااااا

شقایق یکشنبه 29 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 22:08 http://avaonava.blogfa.com

والله!!!!
در جواب کامنت الهام بود دیگه!

الهام جمعه 4 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:23 http://covers3.blogfa.com

عجب غلطی کردم شاگرداول شدما
اون دعوت مودبانه خیلی باحال بودموفق باشین

نباید شاگرد اول بشی خووووووووووووووو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد