شمس لنگرودی
و قبایلی هم هستند
که آدمخوارند
و مسافر مهمان را
کباب
میکنند،
شما اما
از قبایل آدمخواران نیستید
به کلاسهای تئاتر
میروید
نقاشی و رقص را میشناسید
و از قبایل آدمخواران نیستید.
و
قبایلی هم هستند
که از گوشت پیران قبیلهشان تغذیه میکنند
و از مسافران و
غریبهها میترسند
شما اما
حرمت پیرهایتان را نگه میدارید
و از مسافران و
غریبهها ترسی ندارید.
شما
از قبایل آدمخواران نیستید
به نمایشگاه و
رستورانهای تمیز میروید
لبخند میزنید
و یکدیگر را میخورید
و از قبایل
آدمخواران نیستید.
اگر دروغ رنگ داشت
هر روز شاید
ده ها رنگین کمان در دهان ما نطفه می بست
و بی رنگی کمیاب ترین چیزها بود
اگر شکستن قلب و غرور صدا داشت
عاشقان سکوت شب را ویران می کردند
اگر به راستی خواستن توانستن بود
محال نبود وصال!
و عاشقان که همیشه خواهانند
همیشه می توانستند تنها نباشند
اگر گناه وزن داشت
هیچ کس را توان آن نبود که قدمی بردارد
تو از کوله بار سنگین خویش ناله می کردی…
و من شاید کمر شکسته ترین بودم
دکتر شریعتی
وقتی جهان
از ریشه جهنم
وآدم
از عدم
وسعی
...از ریشه های یأس می آید
وقتی یک تفاوت ساده
در حرف
کفتار را
به کفتر
تبدیل می کند
باید به بی تفاوتی واژه ها
و واژه های بی طرفی
مثل نان
دل بست
نان را
از هر طرف بخوانی
نان است
قیصر امین پور
نگار نوشت:البته "درد"رو هم از هر طرف بخونی بازم همون "درد".....