تو کوچه ترقه زدند، پیرزنه دم در وایساده
بود هفت جد یارو رو نفرین کرد
دو دقیقه بعد نوه خودش ترقه زد در حد بمب هیدروژنی!
پیرزنه گفت: قربون قد و بالات مادر مواظب باش!!
……………
S A L I
J O O N
………………
آتش
روشن کردم وعهدکردم تا خاموش شدنش دعایت کنم میدانم به آنچه میخواهی میرسی چرا که
من هربار یک هیزم اضافه میکنم!
چهارشنبه سوریت مبارک.
……………
S A L I
J O O N
………………
مواظب
باش چهارشنبه سوری برق چشمات رو با آتیش اشتباه نگیرن
……………
S A L I
J O O N
………………
چنین
گفت زرتشت:
” که سوزانید بدی را درآتش ، تا ز آتش برون آید نیکی”
پس تو نیز چنین کن
……………
S A L I
J O O N
………………
چهارشنبه
سوری هر آتیشی که دیدی به یاد قلب منم باش آخه از دوریت بدجوری آتیش گرفته
……………
S A L I
J O O N
………………
واست
آتیش روشن کردم که اخر زمستونه
چهار شنبه ی اخر سال قلب من آتیش بارونه
غمهاتو آتیش میزنم سرخی آتیش مال تو
چشم حسودا کور شه از عشق میون من و تو
ادامه مطلب ...