کارلوس کیروش چند هفته پس از مصاحبه مانوئل ژوزه با صدور بیانیهای پاسخ سرمربی پرسپولیس را داد.
به گزارش فارس، کیروش که در مصاحبه قبلی جواب ژوزه را نداده بود، درباره علت تاخیرش در پاسخگویی گفت: بعد از مصاحبه ژوزه میخواستم پاسخ دهم اما سکوت کردم تا بلکه به عنوان سرمربی تیم ملی حمایت شوم. این حمایت از من انجام نشد در صورتی که انتظار داشتم مسئولان انضباطی به حرف ژوزه واکنش نشان دهند و با او برخورد کنند و چون این اتفاق نیفتاد مجبور هستم برای دفاع از خودم این بیانیه را منتشر کنم.
سرمربی پرتغالی تیم ملی عنوان کرد: علاوه بر این موضوع، آن مصاحبه چند روز قبل بازی ایران مقابل کرهجنوبی منتشر شد و ژوزه به من و برخی بازیکنان تیم ملی حمله کرد. آن زمان میخواستم پاسخ او را بدهم اما به دلیل نزدیکی دیدار با کره جنوبی و حساسیت آن مسابقه شرایط برای پاسخگویی مناسب نبود. اکنون شرایط متفاوت است و حالا میتوانم با انتشار بیانیه پاسخ او را بدهم و ناگفتههایی را در این زمینه بیان کنم.
متن کامل بیانیه کارلوس کیروش به شرح زیر است:
1- مانوئل ژوزه در تاریخ 12/7/91 مصاحبهای با یک خبرگزاری داخلی انجام داد و مرا برای شفافسازی کلی مجبور کرد به اتهامات وارد شده از سوی سرمربی تیم پرسپولیس نسبت به خود پاسخگو باشم.
2- در مصاحبه آقای مانوئل ژوزه، آسیب زدن به تیم ملی تقویت شد و سعی و تلاش بر این شد که جو تیم ملی خدشهدار شود و از سوی دیگر تلاش شد به غرور و شأن سرمربی تیم ملی ایران صدمه و خدشه وارد شود.
3- اظهارنظرهایی که در آن مصاحبه شد و به طور شفاف بیانگر شخصیت فردی است که درمانده و آشفته است و با بیان کردن توصیهها و بهانهها سعی دارد هواداران پرسپولیس را گمراه و منحرف کند.
4- دقیقاً قبل از اردوی آمادهسازی تیم ملی برای دیدار مقابل کرهجنوبی و دقیقاً زمانی که در راه صعود به جام جهانی بودیم آن مصاحبه تلاش مستقیمی بود برای برهم زدن اتحاد و انگیزه تیمی و همانطور که مطلع هستید این یک اتفاق نبود.
5- بدرفتاریهای آقای مانوئل ژوزه برخورد کاملاً غیر محترمانهای است مقابل تیم ملی فوتبال ایران و کاملاً غیر قابل قبول و مستحق یک برخورد جدی و مناسب است. نحوه رفتار و اخلاق مانوئل ژوزه مرا شگفتزده نمیکند. وقتی به شرایط فعلی مربیگری او در پرسپولیس نگاه میکنم نوع اخلاق ژوزه برایم شگفتانگیز نیست چون وی در حال فرار از شرایط فعلی است.
6- بدون شک تمام شواهد و مستندات بیانگر این واقعیت است که واقعاً چه شخصی در حال صدمه زدن و مسموم کردن شرایط روحی بازیکنان پرسپولیس است و دلیل شرایط امروز پرسپولیس بدون شک، جو حاکم در تیم ملی نیست.
از طریق این بیانیه به صورت عمومی از آقای مانوئل ژوزه دعوت میکنم مدارک و مستندات شفاف برای اظهاراتش ارائه کند تا بتواند اتهاماتی که در آن مصاحبه وارد کرده به اثبات برساند. میخواهم تأکید کنم که بنده هیچ شکی ندارم که آقای مانوئل ژوزه موفق به اثبات و اعتبار بخشیدن به گفتههایش نخواهد بود.
در پایان ژوزه فقط یک راه پایانی خواهد داشت؛ وی به دلیل سوءرفتارش و بیاحترامی که به فوتبال ایران داشته و به دلیل آنکه سعی داشته به منافع فوتبال ملی ایران صدمه برساند، باید عذرخواهی کند.
کارلوس کیروش - سرمربی تیم ملی فوتبال ایران
رضا یزدانی را میتوان یکی از صاحبان سبک راک ایرانی دانست که با توجه به روحیات و ذائقه ایرانی میخواند و موسیقیاش حال و هوای ایرانی دارد. این خواننده از معدود خوانندگان این سبک است که به خواندن در فیلمها و حتی ایفای قش در آنها دعوت میشود. این خواننده معتقد است که موسیقیاش حال و هوای شرقی دارد و همین طور معتقد است که موسیقیاش به روحیات و حال و هوای مردم کشورش، همخوانی و نزدیکی دارد. با او که حالا عنوان بازیگری را نیز با خود یدک میکشد، گفتوگو کردهایم.
او محسن چاوشی است و طی این سال ها آنقدر کارهای خوب و
شنیدنی از خود منتشر کرده است که دیگر همه او را به عنوان یکی از قطب های
قدرتمند موسیقی کشورمان می دانند. شاید خیلی ها دلیل موفقیت محسن را صدای
متفاوتش بدانند اما این تمام ماجرا نیست!
اگرچه صدا، ترانه و آهنگ سه
ویژگی مهم برای مطرح شدن یک خواننده به شمار می آید اما از قدیم گفته اند
هر کسی نان دلش را می خورد! چاوشی از آن دست آدم هاست که شدیداً نان دل
پاک و صادقش را میخورد. محسن آنقدر از غرور فاصله دارد که هر وقت صحبت از
هوادارنش می شد می گفت بهتر است بگوییم مخاطبین و این یعنی احترام به
مردم! غمی که در صدای محسن وجود دارد انگار از درون او نشات می گیرد، او
انسان غمگینی است وخودش می گوید ریشه این غم و اندوه مثل خیلی چیزهای دیگر
که در دنیا وجود دارد قابل بیان نیست!
گرچه گفت و گو با آقای خاص موسیقی ایران بهانه لازم ندارد اما اگر به
دنبال بهانه این گفت و گو می گردید، انتشار آلبوم جدید و خواندن تیتراژ
برنامه سال تحویل شبکه دوم سیما بهترین دلیل برای گفت و گوی مفصل ما با محسن چاوشی است.
مصاحبه در ادامه...
ادامه مطلب ...بازیگر معروف سینما این نامه را در یکی از شبکه های اجتماعی نوشته است.
مهناز افشار می نویسد: «براى اینکه على کریمى را بشناسى حتما نباید فوتبالى باشى.
کارهایى که او انجام میدهد از آن جنس کارهایى است که فقط اسطوره ها میتوانند انجام دهند.»
مهناز افشار در ادامه نامه خود می نویسد: «على عزیز میدانم این روزها شما را تحت فشار قرار دادند و میخواهند هرطور که شده شما را از صحنه خارج کنند ولى از شما میخواهم که بمانى، بایستى وبجنگى.طاقـت بیـار رفیـق»
با اجازه مرحوم اخوان ثالث
سؤالم را نمیخواهند پاسخ گفت
هوا بس ناجوانمردانه پس گشتهست
و این سیمرغ کوه قاف
- یعنی من-
به جرم مفلسی مثل مگس گشتهست!
***
سؤالم را نمیخواهند پاسخ گفت
میگویم:
«فدایت، حضرت آقا!
بیالختی مدارا کن
خدا عمر زن و فرزند و بابا و برادرزادهها و باجناقت را
چو عمر نوح گرداند
الهی خانهآت را زلزله هرگز نلرزاند
بیا این خودنویس بنده و
این جوهر اعلاء
تو تنها پای این کاغذ، یک امضا کن»
و او سر در گریبان است
و میگوید درون گوشی رنگین تیلیفون!:
- ای به روی چشم
فردا ظهر میآیم به ویلایت
دوباره زنگ خواهم زد
خداحافظ...!
***
سلامم را نمیخواهند پاسخ گفت
تقاضایم که دیگر جای خود دارد!
***
دوباره روز دیگر رفتم آهسته
نشستم، خاضعانه هرچه آمد از دهن بیرون به او گفتم:
سلام آقا
منم چاکر،
منم مخلص،
تویی آن مقتدر، آن پادشاه میزها، آن صاحب دیوان و دستکها!
تو حتی برتر از سلطان حسین و شاه عباسی!
فقط از حیث سر، طاسی!
من امشب،
- عذر میخواهم-
من الان آمدستم وام میخواهم
برای این عیال و پنج فرزندم
اتاقی کوچک و بیبام میخواهم!
زنم در پشت در از دست صاحبخانه همچون بید میلرزد
بیا این خودنویس بنده و این شیشه جوهر
الهی من به قربانت
تو تنها پای این دفتر یک امضا کن!
مرا مفرست تا صندوق خیریه که جایش نبش بازار است
یقه چرکین شدم از بس دویدم این سو و آن سو!
زنم از بنده بیزار است و کار بنده هم زار است!
***
- نگاهم میکند با غیظ
و میگوید که بیرون...
زود...!
به حرفم باز شک کردند!
تمام آردهایم را الک کردند
مرا زهره ترک کردند!
گل آقا. شماره ۴۸. آبان۱۳۷۰
استاد ابولفضل زرویی
نصرآباد که کتاب مجموعه طنزهایش این روزها جزء پرفروشهاست در این قطعه
شعر از فشارهای زندگی به بیانی متفاوت سخن گفته و پردهبرداری کرده است!
ما که در صف از فشار همدگر زائیده ایم
صبحها تا شام و شبها تا سحر زائیده ایم
از فشار جمع مردم بارها با حال زار
در کنار دکّه ی «مشتی صفر» زائیده ایم
گاه بعضی رامیان همدگر زایانده ایم
گاه ما هم در صفی، جایی دگر زائیده ایم
زیرکی می گفت: آنطوری که من کردم حساب
از زن اکبر چاخان هم بیشتر زائیده ایم!
چون که او هر سال می زاید یکی کودک، ولی
ما همین امسال، صد کاکل به سر زائیده ایم
در همین تهران هزاران بار ،فارغ گشته ایم
غیراز آن طفلان که شاید در سفر زائیده ایم
دوش با من تازه کاری در صف سیگار گفت:
بسکه می کوبندمان، از پشت سر زائیده ایم
گفتمش: عیبی ندارد ای برادر زانکه ما
پیش از اینها در صف قند و شکر زائیده ایم
دیگران در بخشهای زایمان زائیده اند
لیک ،ما در بین مردم، پشت در زائیده ایم
اندرین آشوب و غوغا، جنس کودک شرط نیست
ای که می پرسی که دختر یا پسر زائیده ایم؟
الغرض امروزه دیگر کار ما زائیدن است
گوش شیطان کر، فقط بی درد سر زائیده ایم
به نقل از خبرآنلاین، رمضان شجاعیکیاسری، نماینده مجلس و عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس گفته است: «به دنبال وضعیت بهوجود آمده در اقتصاد کشور و رشد بیرویه قیمت ارز در بازار و نابسامانی آن، جمعی از نمایندگان درصدد برآمدند در اینباره از رئیسجمهور سؤال کنند.»
من نمیدانم چرا در این مملکت همه اصرار دارند در
کار هم دخالت کنند؟ این چه اصراری است که جماعت میخواهند برای رئیسجمهور
سرگرمی ایجاد کنند؟ مگر لازم است هرچند وقت یکبار وقت ریاست محترم
جمهوری را بگیرند و حضرتش را رسماً دعوت کنند تا بیاید و به جماعت بخندد؟
وقت رئیسجمهور ارزش دارد. آقایان اگر اینقدر دوست دارند باعث شادمانی و
شیرینی لحظات زندگی دیگران باشند، بنده حاضرم با کمال میل ده، بیست نفر از
دوستانم را با چهرههای بشاش که دارای انواع خندههای دنداننما، باصدا،
بیصدا و... هستند، هفتهای یکبار ببرم در صحن علنی که به نمایندگان
محترم بخندند تا ایشان هم خدای ناکرده حس نکنند در معرض کممصرفی قرار
گرفتهاند.
این سؤال و جوابها مال روزگاری بود که مجلس در رأس
امور قرار داشت. حالا که مجلس کمکم دارد به قاعده امور نزدیک میشود،
البته با توجه به فشار کاری که در سفر نیویورک روی رئیسجمهور بوده، اندکی
شادی و نشاط برای روزهای بعد از سفر بد نیست. از این منظر اگر جلسه سؤال
مجلس بلافاصله بعد از سفر باشد، ایرادی ندارد. فقط حواسشان باشد که
درباره وزیر کار و امور اجتماعی سؤالی نکنند چون این مسئله را قبلاً
یکبار با جدیت تمام پیگیری کردهاند.
یک حکایت بیربط
میگویند
در ازمنه قدیم جناب آقای دکتر نصرالدین تخممرغ میخرید دانهای یک دینار،
یک دینار هم رنگ میخرید. تخممرغها را رنگ میکرد و میفروخت به قرار
دانهای دو دینار. شخصی به وی گفت: «با سلام و با تشکر از وقتی که در
اختیار بنده گذاشتید. جناب آقای دکتر نصرالدین در جریان این فعالیت
اقتصادی چه چیز دستگیر حضرتعالی میشود؟» دکتر نصرالدین هم بلادرنگ پاسخ
دادند: «سؤال خوبی مطرح کردید. هرچه نباشد دستهایم که رنگی میشود.»
دلار ارزان و دکتر نصرالدین
خانم
مینو کیانی، معاون ارزی بانک مرکزی در پاسخ واکنش به این گفته که طبیعتاً
مردم دوست دارند ارز خود را با قیمت بیشتر که در بازار آزاد یا صرافیها
مبادله میشود، به فروش برسانند، گفته است: «یافتههای ما نشان میدهد
مردم بیشتر به بانکها اطمینان دارند تا صرافیها. ضمن اینکه در ارقام
بالا مردم ترجیح میدهند با بانک معامله کنند تا در بازار آزاد.»
۱-
این دیگر لیست مفسدان اقتصادی نیست که نشود منتشر کرد، لذا مرحمت فرموده
نام چند نفر از این سرمایهداران جالبتوجه را که اینقدر به مال دنیا
بیاعتنا هستند، اعلام کنید.
۲- البته این اعتماد بین مردم و
بانکها اعتمادی متقابل است. مثلاً بنده به یک بانک محترمی اعتماد دارم و
همه سرمایهام را در آن بانک گذاشتهام. آن بانک هم آنقدر به بنده اعتماد
دارد که یک خودکار ۲۰۰ تومانی را دم باجه با زنجیر بسته که بنده یکوقت آن
را ندزدم. زنجیرش هم آنقدر کوتاه است که ناخودآگاه برای یک امضا مجبورم تا
کمر خم بشوم.
۳- شما این موجودات جالب را از کجا مییابید؟ چه کسی در کجا میگردد که این یافتهها را برایتان میآورد؟
۴- البته شما درست میگویید. خود من کلی آدم یافتهام که برای از تهران به شمال رفتن از جاده بندرعباس استفاده میکنند.
عید قربان مبارک باد
عید قربان که پس از وقوف در عرفات (مرحله شناخت) و مشعر (محل آگاهی و شعور) و منا (سرزمین آرزوها، رسیدن به عشق) فرا مى رسد، عید رهایى از تعلقات است. رهایى از هر آنچه غیرخدایى است. در این روز حج گزار، اسماعیل وجودش را، یعنى هر آنچه بدان دلبستگى دنیوى پیدا کرده قربانى مى کند تا سبکبال شود.
عید قربان که از جمله تعطیلات رسمی مسلمانان است، از یک تا چهار روز جشن گرفته میشود و در طی آن مردم با پوشیدن بهترین پوشاک خود، پس از انجام عبادات، به دید و بازدید و جشن و سرور میپردازند.
برگزار کردن مراسم قربانی در این عید بر همه واجب نیست و تنها بر زائران کعبه در مراسم حج واجب است، اما بسیاری از مسلمانان در سراسر جهان در این روز، گوسفند، گاو یا شتری را قربانی کرده و گوشت آنرا بین همسایگان و مستمندان تقسیم میکنند. حاجیان در این روز پس از به پایان رساندن مناسک حج، حیوانی را ذبح میکنند و پس از قربانی آنچه بر آنان در حالاحرام، حرام شده بود - مانند نگاه کردن در آینه، گرفتن ناخن و شانه زدن مو -، حلال میگردد و با توجه به اینکه حج، یکی از عبادتهای بسیار مهم در اسلام است، توانایی به انجام رساندن آن نیز برای هر مسلمانی بسیار شادی آور است، در نتیجه، روزی که پس از انجام وظایف سنگین حج، به عنوان جایزه الهی و اتمام احرام پیش میآید را عید میدانند. همچنین در روایتهای مکرری نقل شده که در روز عید قربان، قربانی کنید تا گرسنگان و بیچارگان نیز به خوراک برسند. عید قربان ریشه در دوران قبل از تاریخ بشر دارد. انسانهای اولیه برای به دست اوردن ترحم خدایان دست به قربانی کردن حیوانات و انسانها میزدند. در روایات مختلف دین اسلام آمدهاست که ابراهیم در سن بالا دارای فرزندی شد که او را اسماعیل نام نهاد و برایش بسیار عزیز و گرامی بود. اما مدتها بعد، هنگامی که اسماعیل به سنین نوجوانی رسیده بود، فرمان الهی چندین بار در خواب به ابراهیم نازل شد و بدون ذکر هیچ دلیلی به او دستور داده شد تا اسماعیل را قربانی کند. او پس از کشمکشهای فراوان درونی، در نهایت با موافقت خالصانه فرزندش، به محل مورد نظر میروند و ابراهیم آماده سر بریدن فرزند محبوب خود میشود. اما به هنگام انجام قربانی اسماعیل خداوند که او را سربلند در امتحان مییابد، گوسفندی را برای انجام ذبح به نزد ابراهیم میفرستد. این ایثار و عشق پیامبر به انجام فرمان خدا، فریضهای برای حجاج میگردد تا در این روز قربانی کنند و از این طریق برای یتیمان و تهیدستان خوراکی فراهم سازند. دراین روز همچنین مستحب است که نماز عید قربان برپا گردد. نماز عید قربان باید در فاصله زمانی طلوع آفتاب روز عید تا ظهر خوانده شود و شامل دورکعت است. کرپنها، همان روحانیان دین «مهر» بودهاند و به دلیل قربانی کردن «گاو» از سوی ایشان، واژهٔ «قربانی» نیز از همینان برگرفته شده البته برخی معتقدند بدلیل اینکه این عمل برای رضای خدا و نزدیکی به خدا "قربتا الی الله" انجام می شود این عید را عید قربان می نامند.