داتکام

کمی لبخند لطفا!!!!!

داتکام

کمی لبخند لطفا!!!!!

توجه بیش از حد به بانوان/طنز

آقا چرا تو کشور ما اینقدر بیش از حد به بانوان توجه میشه؟! زن سالاری مازاد داریم انگار!
به یه سری موارد اشاره میکنم :
1. مثلاً تو پمپ بنزین ، مسئول جایگاه میگه خانوم شما نیا پایین خودم برات میزنم! حالا اگه واسه مردا بخوان بزنن 1000 تومن انعام به زور میگیرن :|
2. موقع خرید کردن ، یه خانوم میتونه از یه آقا تا 30 هزار تومن تخفیف بگیره اما ما مردا اگه بخوایم چونه بزنیم میگن آقا برو نداریم :|
3. تو دانشگاه استادا همش به دخترا توجه میکنن و ما پسرا همش دایـورتیم!
4. وقتی یه مرد جلوی یه تاکسی نشسته باشه و یه خانوم بهش بگه آقا میشه برید عقب بشینید : فقط %0.01 احتمال پاسخ منفی وجود داره ، حالا برعکس اینو خودتون درنظر بگیرید!
5. توی خونه: دخترا "عزیزم" و "گلم" خطاب میشن ، ما پسرا "هوی" و "هوششششش" :|
همه اینا رو گفتم نتیجه ای بگیرم : همین کارا باعث میشه ما پسرا حرصمون بگیره و نیایم شما رو بگیریم و شما تبدیل به ترشی بشید دیگه
ای بابا اعصاب نذاشتید دیگه!

7 دلیل برای اثبات اینکه جیفر لوپزبه بهشت می رود!!!



اول اینکه خواهر محترمه خانم جنیفر دل مردم را به هر نحوی که بتواند شاد می کند و آنچنانکه میدانید شاد کردن دل بنده خدا اجر فراوان دارد.



بقیه در ادامه ی مطلب...

ادامه مطلب ...

سریال های ایرانی و سوالای کودکان کنجکاو !!!

یکی از جذابیت های انکارناشدنی تلویزیون کشورمان، نقش آفرینی بانوان ایرانی در سریال هایی ست که جدای از ساختار نامناسب و مفاهیم پیش پا افتاده، مشکل حاد دیگری ندارند. حتما شما هم در این فیلم ها و سریال ها دیده اید که زن های ایرانی در خانه های خود با چه سر و وضعی به رختخواب می روند و یا از خواب بیدار می شوند؛ البته اعتراف می کنیم که مردها هم در در این فیلم ها و سریال ها خیلی راحت تر از خانم ها نیستند. با این اوصاف شما فکر می کنید برای بچه های امروزی که از کنجکاوی زیاد رنج می برند، در حین تماشای یک سریال چه سوالاتی پیش می آید؟

«بابا جون؟»

«جونم بابا جون؟»

«این خانمه چرا با مانتو خوابیده؟»

«خب... خب... خب حتما این جوری راحت تره دخترم.»

«یعنی با لباس راحتی سختشه؟»

«آره دیگه، بعضی ها با لباس راحتی سختشونه!»

«پس چرا اسمشو گذاشتن لباس راحتی؟»

«.......هیس بابایی، دارم فیلم می بینم.»

« باباجون، کم آوردی؟!»

«نه عزیزم، من کم بیارم؟ اصلا هر سوالی داری بپرس تا جواب بدم.»

«خب راستشو بگو چرا این خانمه با مانتو خوابیده بود.»

«چون خانم خوبیه و حجابشو رعایت می کنه.»

«آهان، پس یعنی مامان من خانم بدیه؟»

«نه دخترم، مامان تو هم خانم خوبیه.»

پس چرا بدون مانتو می خوابه؟»

«خب مامانت این جوری راحت تره.»

«اون آقاهه هم چون می خواسته حجابشو رعایت کنه با کت و شلوار خوابیده بود؟»

«نه عزیزم، اون چون خسته بود با لباس خوابش برد.»

«پس چرا خانمش که خیلی هم خانم خوبیه بهش کمک نکرد لباسشو در بیاره؟!»

«چون می خواست شوهرش روی پاهای خودش بایسته.»

«واسه همینه که شما نمی تونید روی پاهای خودتون بایستید؟»

«عزیزم مگه تو فردا مدرسه نداری؟»

«داری می پیچونی؟»

«نه قربونت برم عزیزم، اما یه بچه خوب که وسط فیلم این قدر سوال نمی پرسه؛ باشه عسل بابا؟»

«اما من هنوز قانع نشدم.»

«توی این یک مورد به مامانت رفتی؛ خب بپرس عزیزم.»

«چرا باباها توی تلویزیون همیشه روی مبل می خوابن؟»

«واسه اینکه تخت خوابشون کوچیکه، دو نفری جا نمی شن.»

«خب چرا یه تخت بزرگتر نمی خرن؟»

«لابد پول ندارن دیگه.»

«پس چرا اینا دوتا ماشین دارن، ما ماشین نداریم؟»

«چون ماشین باعث آلودگی هوا می شه، ما نخریدیم عزیزم.»

«آهان، یعنی آدما نمی تونن هم زمان دوتا کار خوب رو با هم انجام بدن؛ اون آقاهه و خانومه که حجابشون رو رعایت می کنن، باعث آلودگی هوا می شن، شما و مامان که باعث آلودگی هوا نمی شین حجابتون رو رعایت نمی کنین؛ درست گفتم بابایی؟»

«آره دخترم، اصلا همین چیزیه که تو می گی، حالا می شه من فیلم ببینم؟»

«باشه، ببین بابایی اما تحت تاثیر این فیلم ها قرار نگیری بری ماشین بخری ها، به جاش برو به مامان یاد بده حجابشو موقع خواب رعایت کنه که تو این قدر موقع جواب دادن به سوالاتم خجالت نکشی

بیچاره دخترا اگه خوشگل باشن میگن عجب ..!+طنز



بیچاره دخترا اگه خوشگل باشن می گن عجب جیگریه!

اگه زشت باشن می گن کی اینو می گیره!

اگه تپل باشن می گن چه گوشتیه! اگه لاغر باشن می گن چه مردنیه!

اگه مودبانه حرف بزنن می گن چه لفظ قلم حرف می زنه! اگه رک و راست باشن می گن چه بی حیاست!

اگه یه خورده فکر کنن می گن چقدر ناز می کنه! اگه سری جواب بدن می گن منتظر بود!

اگه تند راه برن می گن داره می ره سر قرار!

اگه اروم راه برن می گن اومده بیرون دور بزنه ول بگرده!

اگه با تلفن کارتی حرف بزنن می گن با دوست پسرشه! اگه خواستگارو رد کنه می گن یکی رو زیر سر داره!

اگه حرف شوهرو پیش بکشه می گن سر و گوشش می جنبه !

اگه به خودش برسه می گن دلش شوهر می خواد می خواد جلب توجه کنه !

اگه…………چکار کنه بمیره خوبه؟

اگربه این 5 سوال پاسخ دهیدخیلی باهوشید!!




اگر به این 5سوال ساده پاسخ دهید، خیلی باهوش هستید!!
بدون شرح!

به تصویر  نگاه کنید و به سوالات پاسخ دهید!!



1.کدام دانشجو خسته و خواب آلود به نظر می‌رسد؟


2. کدامشان دوقلو می‌باشند؟


3.چند تا زن در عکس دیده می‌شود؟


4. چند نفرشان خوشحال هستند؟


5.چند نفرشان ناراحت می‌باشند؟




اگر میتونی  جواب بده........

تفاوت پولدار و بی پول...!/طنز

پول دار:

1- اگر در مجلسی غذا نخورد می گویند : یا رژیم دارد یا غذاها باب طبعش نیست.

2- اگر لباسش کوتاه و بی قواره باشد می گویند : معلوم نیست از کدام بوتیک خریده.

3- اگر پیاده راه برود می گویند : کار عاقلانه ای میکنه پیاده روی برای سلامتی بدن لازمه.

4- اگر تند تند غذا بخورد می گویند : ببین چه کار واجبی داره که اینقدر عجله می کنه.

5- اگر از اداره بیرون کنند می گویند : چون مداخلش و عایداتش زیاد بود حسودها برایش زدند.

6- اگر از خونه بیرون نیاد می گویند : احتیاجی نداره حالا استراحت می کنه.

7- اگر بمیرد می گویند : حیف شد مرد


بی پول:

1- اگر در مجلسی غذا نخورد می گویند : بیچاره عادت نداره غذاهای خوب بخوره.

2- اگر لباسش کوتاه و بی قواره باشد می گویند : نیگاش کن ، لباس به تنش زار می زنه.

3- اگر پیاده راه برود می گویند : جون سگ داره این همه راه رو می خواد پیاده بره.

4- اگر تند تند غذا بخورد می گویند : انگار از قحطی برگشته.

5- اگر از اداره بیرون کنند می گویند : دزدی کرده.

6- اگر از خونه بیرون نیاد می گویند : لش تن پرور حال کار هم نداره.

7- اگر بمیرد می گویند : خدا بیامرزدش.

جوک

رفتم یه سیمکارت همراه اول خریدم

ایرانسل بهم اس داده :فکر نمیکردم بهم خیانت کنی !واست متأسفم!

بای !

.

.

                                                                   .

تلویزیون بچهه رو نشون داد حافظ کل قرآن بود.

آقام گفت یاد بگیر همسن توئه!

یهو باباشم نشون دادن که اونم حافظ کل قرآن بود آقام کانالو عوض کرد!

.

.

برو به ادامه

ادامه مطلب ...

پـَـ نـَـ پـَـ

واسه استخدام رفتم یه شرکتی ، خانومه میگه : شما برای آگهی استخدام اومدین ؟

گفتم پَ نَ پَ اومدم بگم اصلا رو من حساب نکنین !



ستند حیات وحش میدیدم ، دوستم میگه اون شیر سفیده میگن نادره ، درسته ؟
میگم پ نه پ اون قادر داداششه ، نادر رفته نون بگیره !




به ادامه ی مطلب بروید€...

ادامه مطلب ...

شعر طنز / پسر سوسول


اتل متل توتوله
این پسره سوسوله
 
موهاش همیشه سیخه
نگاش همیشه میخه
 
چت میکنه همیشه
بی مخ زدن؟نمیشه
 
پول از خودش نداره
باباش رو قال میذاره
 
دی اند جیشو میپوشه
میشینه بعد یه گوشه
 
زنگ میزنه به دافش
میبنده هی به نافش
 
که من دوست میدارم
تاج سرم میذارم
 
صورت رو کردی میک آپ
بیا بریم کافی شاپ
 
تو کافی شاپ،می خنده
همش خالی میبنده
 
بهم میگن خدایی!
چقدر بابا بلائی!
 
همه رو من حریفم
میذارم توی کیفم
 
هزارتا داف فدامن
منتظر یه نامن
 
ولی تویی نگارم
برات برنامه دارم
 
اگه مشکل نداری
میام به خواستگاری!

 

اندر محاسن پراید! / شعر طنز

بهترین ماشین ایرانی پراید
گرچه گاهی قاتل جانی پراید!
بینمت اکنون به هرجا و مکان
جانشین خوب پیکانی پراید
بسکه محکم هستی و سفت و قوی
مثل تانک جنگ میمانی پراید!
چشم بی پولان همه بر روی تو
چون که امید فقیرانی پراید
اغنیا سوی فراری می روند
درد ماها را تو درمانی پراید
هر کجا باشد ژیان یا که رنو
توی آنجا مثل سلطانی پراید
دارد اکنون اصغری و آتقی
مریم و مش مهدی و مانی پراید
یا که دارد بندری و ساوه ای
سیستانی و خراسانی پراید
گر که از مادرزنت سیری هنوز
هدیه اش کن بی پشیمانی پراید
من خجالت می کشم از وصف تو
بسکه داری حسن پنهانی پراید

 

یافتن مدل گوشی از روی شماره موبایل

اگر شماره تلفن فردی را دارید و دوست دارید بدانید گوشی وی ساخت کدام کارخانه است و مدل دقیق گوشی او چیست، در صورتی که شماره مورد نظر شما «ایرانسل» یا «همراه اول» باشد به سادگی چنین کاری امکان پذیر است. تنها لازمه این کار نیز دسترسی داشتن به اینترنت است.


خطوط «ایرانسل»

برای پیدا کردن نوع گوشی شماره‌های «ایرانسل» ابتدا به آدرس اینترنتی http://92.42.49.87:8080/mtn_ir-mt-web-portal مراجعه کنید.

سپس شماره تلفن همراه مورد نظر را با پیش‌شماره و بدون صفر وارد کنید و روی دکمه «مرحله بعد» کلیک نمایید (به عنوان مثال 9350000000).

در صفحه بعد، کارخانه و مدل گوشی این شماره را خواهید دید.


خطوط «همراه اول»

برای پیدا کردن مدل گوشی شماره‌های «همراه اول» ابتدا به آدرس http://78.38.243.104:8080/mcci-mt-web-portal مراجعه کنید.

شماره تلفن همراه را با پیش‌شماره و به همراه کد 98 و بدون صفر وارد کرده و روی دکمه «مرحله بعد» کلیک کنید (به عنوان مثال 989120000000).

در صفحه بعد، کارخانه و مدل گوشی این شماره موبایل را مشاهده خواهید کرد.

گوشی موبایل شما ساخت کدام کشور است+اصلی یا تقلبی+کد

با وارد کردن یک کد ساده از کشور سازنده گوشی خود با خبر میشوید

#06#*
با وارد کردن این کد یک شماره 15 رقمی مانند زیر بر روی گوشی شما می آید

352753xx2835060

رقم 7و8 را به ترتیب در نظر بگیرید

اگر 00 بودگوشی شما ساخت کارخانه اصلی است عالی

اگر 01 بودگوشی شما ساخت فنلاند است خیلی خوب

اگر 02 بودگوشی شما ساخت امارات است بد

اگر 03 بودگوشی شما ساخت کره است متوسط

اگر 04 بودگوشی شما ساخت هند است متوسط

اگر 08 بودگوشی شما ساخت آلمان است خوب

اگر 13 بودگوشی شما ساخت آذربایجان است خیلی بد

اگر 05 بودگوشی شما ساخت مالزی است متوسط

کد اصلی= #06#*


ماجرای دانشجویانی که به جای سرودملی.عموسبزی فروش خوندن(واقعی)

داستانی که در زیر نقل می شود، مربوط به دانشجویان ایرانی است که دوران سلطنت «احمدشاه قاجار» برای تحصیل به آلمان رفته بودند و آقای «دکتر جلال گنجی» فرزند مرحوم «سالار معتمد گنجی نیشابوری» برای نگارنده نقل کرد:

چاره ای نداشتیم. همۀ ایرانی ها دور هم جمع شدیم و گفتیم ما که سرود ملی نداریم و اگر هم داریم، ما به یاد نداریم. پس چه باید کرد؟ وقت هم نیست که از نیشابور و از پدرمان بپرسیم. به راستی عزا گرفته بودیم که مشکل را چگونه حل کنیم. یکی از دوستان گفت: اینها که فارسی نمی دانند. چطور است شعر و آهنگی را سر هم بکنیم و بخوانیم و بگوئیم همین سرود ملی ما است. کسی نیست که سرود ملی ما را بداند و اعتراض کند.ما هشت دانشجوی ایرانی بودیم که در آلمان در عهد «احمد شاه» تحصیل می کردیم. روزی رئیس دانشگاه به ما اعلام نمود که همۀ دانشجویان خارجی باید از مقابل امپراطور آلمان رژه بروند و سرود ملی کشور خودشان را بخوانند. ما بهانه آوریم که عدۀ مان کم است. گفت: اهمیت ندارد. از برخی کشورها فقط یک دانشجو در اینجا تحصیل می کند و همان یک نفر، پرچم کشور خود را حمل خواهد کرد، و سرود ملی خود را خواهد خواند.


عمو سبزی فروش! . . . بله
سبزی کم فروش! . ... .. .. بله
سبزی خوب داری؟ . . بله
خیلی خوب داری؟ .. . . بله
عمو سبزی فروش! . . . بله
سیب کالک داری؟ .. . . بله
زال زالک داری؟ . . . . . بله
سبزیت باریکه؟ .. . . . . بله
شبهات تاریکه؟ .... . . . . بله
عمو سبزی فروش! . . . بله


اشعار مختلفی که از سعدی و حافظ می دانستیم، با هم تبادل کردیم اما این شعرها آهنگین نبود و نمی شد به صورت سرود خواند.
بالاخره من [دکتر گنجی] گفتم: بچه ها، عمو سبزی فروش را همه بلدید؟ گفتند: آری.
گفتم: هم آهنگین است و هم ساده و کوتاه. بچه ها گفتند: آخر عمو سبزی فروش که سرود نمی شود.
گفتم: بچه ها گوش کنید! و خودم با صدای بلند و خیلی جدی شروع به خواندن کردم: «عمو سبزی فروش... بله. سبزی کم فروش... بله. سبزی خوب داری؟ . .. . بله» فریاد شادی از بچه ها برخاست و شروع به تمرین نمودیم.
بیشتر تکیۀ شعر روی کلمۀ «بله» بود که همه با صدای بم و زیر می خواندیم. همۀ شعر را نمی دانستیم. با توافق هم دیگر، «سرود ملی» به این صورت تدوین شد:

این را چند بار تمرین کردیم. روز رژه، با یونیفورم یک شکل و یک رنگ از مقابل امپراطور آلمان، «عمو سبزی فروش» خوانان رژه رفتیم. پشت سر ما دانشجویان ایرلندی در حرکت بودند. از «بله» گفتن ما به هیجان آمدند و «بله» را با ما همصدا شدند به طوری که صدای «بله» در استادیوم طنین انداز شد و امپراطور هم به ما ابراز تفقد فرمودند و داستان به خیر گذشت.

خودت کری ... ! ( مطلب طنز )

مردى متوجه شد که گوش همسرش سنگین شده و شنواییش کم شده است
به نظرش رسید که همسرش باید سمعک بگذارد ولى نمیدانست این موضوع را چگونه با او در میان بگذارد
بدین خاطر ، نزد دکتر خانوادگیشان رفت و مشکل را با او در میان گذاشت
دکتر گفت براى این که بتوانى دقیقتر به من بگویى که میزان ناشنوایى همسرت چقدر است آزمایش ساده اى وجود دارد
این کار را انجام بده و جوابش را به من بگو :
«ابتدا در فاصله ٤ مترى او بایست و با صداى معمولى مطلبى را به او بگو . اگر نشنید همین کار را در فاصله ٣ مترى تکرار کن بعد در ٢ مترى و به همین ترتیب تا بالاخره جواب دهد»
آن شب ، همسر آن مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه شام بود و خود او در اتاق تلویزیون نشسته بود
مرد به خودش گفت الان فاصله ما حدود ٤ متر است ؛ بگذار امتحان کنم
سپس با صداى معمولى از همسرش پرسید :
عزیزم شام چى داریم ؟
جوابى نشنید
بعد بلند شد و یک متر جلوتر به سمت آشپزخانه رفت و دوباره پرسید :
عزیزم شام چى داریم ؟
باز هم پاسخى نیامد
باز هم جلوتر رفت و از وسط هال که تقریباً ٢ متر با آشپزخانه و همسرش فاصله داشت گفت :
عزیزم شام چى داریم ؟
باز هم جوابى نشنید
باز هم جلوتر رفت و به در آشپزخانه رسید ؛ سوالش راتکرار کرد
و باز هم جوابى نیامد
این بار جلوتر رفت و درست از پشت سر همسرش گفت :
عزیزم شام چى داریم ؟
زنش گفت :
مگه کرى ؟ براى پنجمین بار میگم :خوراک مرغ !!!

 

دفتر خاطرات یک نو عروس

دوشنبه

الان رسیدیم خونه بعد از مسافرت ماه عسل و تو خونه جدید مستقر شدیم . خیلی سرگرم کننده است که واسه ریچارد آشپزی کنم امروز میخوام یه جور کیک درست کنم که تو دستوراتش نوشته 12 تخم مرغ را جدا جدا میزنیم واسه همین من کاسه به اندازه کافی نداشتم و مجبور شدم کاسه قرض بگیرم تا بتونم تخم مرغ ها رو توش بزنم .

 

سه شنبه

ما تصمیم گرفتیم واسه شام سالاد میوه بخوریم در روش تهیه اون نوشته شده بود بدون پوشش سرو شود(لباس)خوب من هم این دستور رو انجام دادم ولی ریچارد یکی از دوستاشو واسه شام آورده بود خونمون نمیدونم چرا هردو تاشون وقتی داشتم واسشون سالاد سرومیکردم عجیب و شگفت زده به من نگاه میکردن (بدون پوشش در لغت آشپزی یعنی بدون سس)

 

چهارشنبه

من امروز تصمیم گرفتم برنج درست کنم و یه دستور غذایی پیدا کردم واسه این کار که میگفت قبل از دَم کردن برنج کاملا شستشو کنین ، پس من آبگرمن رو راه اندازی کردم و یه حموم حسابی کردم .قبل از اینکه برنج رود م کنم ولی من آخرش نفهمیدم این کار چه تاثیری تو دَم کردن بهتر برنج داشته !

 

پنج شنبه

باز هم امروز ریچارد ازم خواست که واسش سالاد درست کنم خوب من هم یه دستور جدید رو امتحان کردم

توی دستورش گفته بود مواد لازم را تهیه کنید و آنها رو روی یه ردیف کاهو پخش کنین و بذارید یک ساعت بمونه قبل از اینکه اونو بخورید . خوب منم کلی گشتم تایه باغچه پیدا کردم وسالادمو روی کاهوهایی که اونجا بود پخش و پرا کردم و فقط مجبور شدم یه ساعت اونجا وایستم تا یه سگی نیاد اونو بخوره .
ریچارد اومد و ازم پرسید که حالم خوبه؟؟ نمیدونم چرا؟ عجیبه!! حتماتوکارش خیلی استرس داشته . باید سعی کنم یه کمی دلداریش بدم .

 

جمعه

امروز یه دستور غذایی راحت پیدا کردم نوشته بود همه مواد لازم رو توی کاسه بریز و بزن به چاک (درغذامخلوط کردن به زبان عامیانه بزن به چاک)
خوب منم ریختم تو کاسه و رفتم خونه مامانم ولی فکرکنم دستور اشتباه بود چون وقتی برگشتم خونه مواد همونجوری که ریخته بودمشون توی کاسه مونده بودن !

 

شنبه

ریچارد امروز رفت مغازه و یه مرغ خرید و از من خواست که واسه مراسم روز یکشنبه اونو آماده کنم ولی من مطمئن نبودم که چه جوری میشه تن یه مرغ لباس کرد و آمادش کرد. قبلا به این نکته تو مزرعمون توجه نکرده بودم . ولی بلاخره یه لباس قدیمی عروسک پیدا کردم با کفشهای خوشگلش...
وای من فکر میکنم مرغه خیلی خوشگل شده بود . وقتی ریچارد مرغ رو دید اول شروع کرد تا شماره 10 شمردن ولی بازم خیلی پریشون بود. حتما به خاطر شغلشه یا توقع داشته مرغه واسش برقصه !
وقتی ازش پرسیدم عزیزم اتفاقی افتاده شروع کرد به گریه و زاری و هی داد میزد آخه چرا من ؟چرا من؟ هوووم
حتما به خاطر استرس کارشه میدونم !!!