پسره دوست دخترش را برد توی یک کوچه میخواست اونو ببوسه
دختر بدیوار تکیه داده بود وپسرک دستش را کنار سر دختره بدیوار گذارده بود
و اصرار میکرد فقط یه بوس جون من یه بوسه فقط...
.
.
.
.
.
.
.
.یکمرتبه یکی ازتوایفون داد زد پسر جان دستت را ازروی زنگ بردار
سوخت من الان میام پائین صد تا بوس بهت میدم .
هههه حقش بود!آخه تو خیابون؟