داتکام

کمی لبخند لطفا!!!!!

داتکام

کمی لبخند لطفا!!!!!

دوران ابتدایی...

یادمه یکی از پر استرس ترین لحظات دوران ابتدایی دوران ابتدایی... وقتی بود که دیکته تموم میشد

و مبصر دفترا رو جم میکرد میذاشت رو میز معلمدوران ابتدایی...
هی حواسمون به دفترمون بودببینیم کی نوبت صحیح کردن دیکته ما میشه دوران ابتدایی...

نوبتمون که میشد همش چشممون به

خودکار معلم بود ببینیم غلط داریم یا نه … قلبمونم تند تند میزد !!!

شمام یادته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟دوران ابتدایی...دوران ابتدایی...دوران ابتدایی...دوران ابتدایی...دوران ابتدایی...

نظرات 7 + ارسال نظر
حوا پنج‌شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 12:03

من که یادم نیستش..اما برا امتحان ریاضی رو هیچ وقت یادم نمیره..بدترین لحظه ها رو فقط همون موقع ست..چه ابتدایی چه الآن..

حوا پنج‌شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 19:13

یعنی الآن برا این ناراحتی که من بدترین لحظه ها رو اون موقع داشتم؟؟اصلا ببینم مگه تو زبون نداری مثل بچه آدم حرف بزنی؟؟هان؟؟

نه ندارم

حوا پنج‌شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 19:16

میشه دیگه لا آبی و بنفش ننویسی؟؟اصلا پیدا نیستش..

چشم

حوا پنج‌شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 19:43

اگه نداری پس چرا الآن جواب دادی؟؟

ندارم دیگه............
واقعا نفهمیدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

شقایق پنج‌شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 21:02 http://avaonava.blogfa.com

اینقدر دوست دارم دوباره برگردم به همون دوران مخصوصا کلاس پنجم اصلا خیلی حال میداد.استرساشم باحال بود.
ولی راست میگه خدایی برین یه زبون بخرین حرص آدم در میاد خب

من کلا در خدمت شمام...........زبون دارم در حد............

حوا پنج‌شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 23:04

چقدر کیف میده آدم یکی رو بذاره سرکار..

ب....ل.......ه

شقایق جمعه 6 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 20:45 http://avaonava.blogfa.com

شما آقایی.ممنون
بله واقعا در حد...یکمیشو دیدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد