یه خانمی که شاغل ِ فلان جا
پزهای بسیاری مید ه همانجا
میگه که :«شوهرم عاشق منه !
من مثل یک گاو م و اون هم کنه !
گل میار ه هرجا میرم یه وانت !
میاد حتی تا داخل توالت !
صبا برام لقمه میگیره یارم
تا بخورم صبحانه وقت کارم !
میگه که : راه نرو زیاد ی نازم
بخواب برات شام و ناهار می سازم !
می افته بعضی وقتا که فشارم
اون وقتایی که دیگه نا ندارم
زنگ می زنم سر کارش با خنده
میگم بیا که وقت «آب قند ه !»
می پره پشت رُل با گاززیاد
در عرض د ه دقیقه چون جت میاد !
روز تولدم که پار ه پاره است!
با دسته گل اون جلوی اداره است
جلوی همکارام و دوست و دشمن !
یه دسته گل میکنه تقدیم من !
روز ِ معلم که بیاد اون صنم !
مدال میاره میندازه گردنم !
وقتی که من این حرفارو شنید م
به این یقین مثل شما رسیدم
اگر چه یک مهندس محشره !
شوهر نگو فلک زد ه نوکره !!
ارش
دوشنبه 25 دیماه سال 1391 ساعت 09:57