درسا سنگینه و سخته
درسایِ کشکی ناجور
شده برج زهر ماری
واسه دانشجوی مجبور!
همیشه مشروطی بوده
بـین ترمای من و تو
باهمین خیطی گذشته
« شب و روزایِ من و تو »
ما باید یه جوری درریم
جایی لیسانس ُو بگیریم
واسه ما مشروطی مرگه
ما تِلِپ بشیم می میریم!
...کاشکی دانشگاه خراب شه
« من وتو باهم بمیریم»
تو یه دانشگاه دیگه
درسای خوبی بگیریم!
شاید اونجا دیگه استاد
با دانشجو بد نباشه
واسۀ درس خوندنامون
مشروطی یه سد نباشه
ماباید یه جوری در ریم
جایی لیسانس ُبگیریم
واسه ما مشروطی مرگه
ما تِلِپ بشیم می میریم !