داتکام

کمی لبخند لطفا!!!!!

داتکام

کمی لبخند لطفا!!!!!

طنز/ وقتی مجلس سرش درد می کند!

به نقل از خبرآنلاین، رمضان شجاعی‌کیاسری، نماینده مجلس و عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس گفته است: «به دنبال وضعیت به‌وجود آمده در اقتصاد کشور و رشد بی‌رویه قیمت ارز در بازار و نابسامانی آن، جمعی از نمایندگان درصدد برآمدند در این‌باره از رئیس‌جمهور سؤال کنند.»


من نمی‌دانم چرا در این مملکت همه اصرار دارند در کار هم دخالت کنند؟ این چه اصراری است که جماعت می‌خواهند برای رئیس‌جمهور سرگرمی ایجاد کنند؟‌ مگر لازم است هرچند وقت یک‌بار وقت ریاست محترم جمهوری را بگیرند و حضرتش را رسماً دعوت کنند تا بیاید و به جماعت بخندد؟ وقت رئیس‌جمهور ارزش دارد. آقایان اگر اینقدر دوست دارند باعث شادمانی و شیرینی لحظات زندگی دیگران باشند، بنده حاضرم با کمال میل ده، بیست نفر از دوستانم را با چهره‌های بشاش که دارای انواع خنده‌های دندان‌نما، باصدا، بی‌صدا و... هستند، هفته‌ای یک‌بار ببرم در صحن علنی که به نمایندگان محترم بخندند تا ایشان هم خدای ناکرده حس نکنند در معرض کم‌مصرفی قرار گرفته‌اند.

این سؤال و جواب‌ها مال روزگاری بود که مجلس در رأس امور قرار داشت. حالا که مجلس کم‌کم دارد به قاعده امور نزدیک می‌شود، البته با توجه به فشار کاری که در سفر نیویورک روی رئیس‌جمهور بوده، اندکی شادی و نشاط برای روزهای بعد از سفر بد نیست. از این منظر اگر جلسه سؤال مجلس بلافاصله بعد از سفر باشد، ایرادی ندارد. فقط حواس‌شان باشد که درباره وزیر کار و امور اجتماعی سؤالی نکنند چون این مسئله را قبلاً یک‌بار با جدیت تمام پیگیری کرده‌اند.

یک حکایت بی‌ربط
می‌گویند در ازمنه قدیم جناب آقای دکتر نصرالدین تخم‌مرغ می‌خرید دانه‌ای یک دینار، یک دینار هم رنگ می‌خرید. تخم‌مرغ‌ها را رنگ می‌کرد و می‌فروخت به قرار دانه‌ای دو دینار. شخصی به وی گفت: «با سلام و با تشکر از وقتی که در اختیار بنده گذاشتید. جناب آقای دکتر نصرالدین در جریان این فعالیت اقتصادی چه چیز دستگیر حضرتعالی می‌شود؟» دکتر نصرالدین هم بلادرنگ پاسخ دادند: «سؤال خوبی مطرح کردید. هرچه نباشد دست‌هایم که رنگی می‌شود.»

دلار ارزان و دکتر نصرالدین
خانم مینو کیانی، معاون ارزی بانک مرکزی در پاسخ واکنش به این گفته که طبیعتاً مردم دوست دارند ارز خود را با قیمت بیشتر که در بازار آزاد یا صرافی‌ها مبادله می‌شود، به فروش برسانند، گفته است: «یافته‌های ما نشان می‌دهد مردم بیشتر به بانک‌ها اطمینان دارند تا صرافی‌ها. ضمن اینکه در ارقام بالا مردم ترجیح می‌دهند با بانک معامله کنند تا در بازار آزاد.»

۱- این دیگر لیست مفسدان اقتصادی نیست که نشود منتشر کرد، لذا مرحمت فرموده نام چند نفر از این سرمایه‌داران جالب‌توجه را که این‌قدر به مال دنیا بی‌اعتنا هستند، اعلام کنید.

۲- البته این اعتماد بین مردم و بانک‌ها اعتمادی متقابل است. مثلاً بنده به یک بانک محترمی اعتماد دارم و همه سرمایه‌ام را در آن بانک گذاشته‌ام. آن بانک هم آنقدر به بنده اعتماد دارد که یک خودکار ۲۰۰ تومانی را دم باجه با زنجیر بسته که بنده یک‌وقت آن را ندزدم. زنجیرش هم آنقدر کوتاه است که ناخودآگاه برای یک امضا مجبورم تا کمر خم بشوم.

۳- شما این موجودات جالب را از کجا می‌یابید؟ چه کسی در کجا می‌گردد که این یافته‌ها را برایتان می‌آورد؟
۴- البته شما درست می‌گویید. خود من کلی آدم یافته‌ام که برای از تهران به شمال رفتن از جاده بندرعباس استفاده می‌کنند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد